آبی آرامش

وبلاگ شخصی

آبی آرامش

وبلاگ شخصی

سفرنامه2

اگر در دل بهشت راه هایی وجود داشته باشد یقینا جاده های آمریکای شمالی کپی برابر اصل آنها است.کانادا کشور سرسبزیست اما آمریکا به مراتب سبزتر است.خیلی ها معتقدند که آمریکایی ها در دوران استعمار تا هر جا که خوش آب و هوا بود به خودشان ضمیمه کردند اما نتوانستند نیاگارا را بگیرند و در جنگ معروف(کوین استون) از کانادایی ها شکست خوردند در نتیجه آبشار نیاگارا در خاک کانادا و جند آبشار فرعی در خاک آمریکا باقی ماند.القصه از بوفالو که اولین شهر مرزی آمریکا است 3 راه به سمت واشنگتن می رود که ما بر اساس:خیر الامور اوسطها راه میانی را انتخاب کردیم و اشتباه کردیم چون این مسیر به صورت پلکانی از دل شهرهای کوچک وروستاها عبور می کرد وکلی وفت ما را گرفت حدودا نیمی از مسیر به این صورت بود تا عاقبت به اتوبان درست و درمانی خوردیم که بقیه مسیررا صاف به سمت مقصد رفت.اولین ایالت آمریکا نیویورک بود که ما از حاشیه شرقی آن عبور کردیم دومین ایالت پنسیلوانیا و آخرین ایالت مریلند بودند.خود واشنگتن دی سی نه شهر است و نه ایالت ونه تابع هیچ ایالتی.بلکه قسمتهایی از مریلند و ویرجبنبا را جدا کرده ومحدوده واشنگتن دی سی را ساخته اند.این را هم عرض کنم که از ابتدا تا انتهای مسیر یا از دل جنگل می گذشت ویا کوهسارهای جنگلپوش خصوصا پنسیلوانیا که بهشتی است برای خودش.باری با ورود به اتوبان سرعت گرفتیم و نهایتا حدود ساعت 3/30 به واشنگتن رسیدیم به مدد جی پی اس مسیر سفارت را یافتیم اما اسیر ترافیک وحشتناکی شدیم که مسیر 10 دقیقه ای را حدود 45 دقیقه طول داد وقتی به سفارت رسیدیم آقای مسن و موقری(ته ریش انگشتر عقیق سر طاس وجای مهر در پیشانی)در قسمت پذیرش حرف های ماراشنید ومدارک مارا دید و گفت امروز دیر است فردا ساعت 8 برگردید چند فرم هم به ما داد که پر کنیم دوباره مسیر پر ترافیک را طی کرده و به هتل رسیدیم.شهریار باوسواس ظاهر هتل را برانداز کرد اما وقتی محوطه گلکاری شده و استخر و ورودی شیک آن را دید  خیالش راحت شد و برخورد خوب پرسنل واتاقی که به جای کلید با کارت باز می شد ،تخت خواب های دبل با 4 بالش ،تلوزیون 42 اینچ و وایفای.را که دید لبخند پیروزمندانه ای زد و گفت دیدید چه جای خوبی براتون گرفتم؟ در اتاق زونکنی بود که آدرس محل های مورد نیاز از رستوران وبیمارستان تا محل های دیدنی با آدرس و نقشه وفاصله از هتل در آن درج شده بود نمیدانستیم واشنگتن این همه جای دیدنی دارد البته بیشترشان موزه بودند و اکثرا در مجموعه ای به نام (نشنال مال) در نزدیکی کاخ سفید وبرچ یادبود قرار گرفته اند.در کمتر از نیم ساعت راهی آنجا شدیم و به زحمت جای پارکی پیداکرده و پیاده به راه افتادیم اما فهمیدیم در این شهر همه جا از اداری وسیاحتی ساعت 6 تعطیل می شونداین بود که چند عکس انداختیم وتا به خودمان بجنبیم ساعت شد 8/30.رستوران نیمه ایرانی پیدا کرده و شام را بر بدن زدیم وبه هتل برگشتیم ودر شرایطی که شهریار تلوزیون می دید و همسربانو با ایران چت میکرد من چنان بیهوش شدم که گویی از دار دنیا رفتم

موزه تاریخ طبیعی-برج یادبود

نظرات 6 + ارسال نظر
ناهید چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 19:05

سلام
ای وای من بازم دیر رسیدم ،آخه دیروز به شما سر نزدم ، نمی دونستم که پست جدید زدید ، تازه از سفرتون دیشب برای داداش تعریف می کردم و وقتی به قسمت مرز و ماجراش رسیدم ، داداش پرسید بالاخره جناب بزرگ به واشنکتن رسیدن ؟ در جواب گفتم هنوز ادامه شو ننوشتن بعدنا برات تعریف می کنم و گفت حتما جناب بزرگ قصد دارند ایران بیان . از شنیدن این حرف یهو گفتم وای چه عالی ! راستی چرا تا بحال خودم به این موضوع فکر نکرده بودم ؟
راستی تو این عکس شهریار جان چه لبخند قشنگی داره
خیلی خوشحالم که هتلتون خوب بوده ، یادم باشه اگه خواستم سفر برم برای رزرو هتل حتما از شازده کوچولو کمک بگیرم
مطمئنم کریستف کلمب هم وقتی آمریکارو کشف کرد انقدر خوشحال نبوده که شهریار از دیدن هتل احساس خوشحالی کرده
به قول داداش خوبم چقدر اسامی شهر ها و ایالتها برامون آشناست
خستگی شدید شما هم که از رانندگی طولانی بوده ،خسته نباشید واقعا حالا خدارو شکر که سفر خوبی داشتید .

سلام
درود به هوش برادرتان یک مقدار کار اداری در این رابطه بود که باید انجام بدهیم
بله شهریار حواسش از ما جمع تر بود از یک موزه که بیرون آمدیم من به سمتی که فکر می کردم ماشین را پارک کردم راه افتادم گفت اشتباه داری میری گفتم نه بیا .دوباره گفت اشتباه میری همسرم گفت نه درست میریم.اما او ایستاد تا مارا وادار به ایست کند بعد با نشان دادن چند نشانه به ما فهماند اشتباه می رویم.دلیلش هم این بود که ما از در دیگری خارج شده بودیم و حواسمان نبود.همسرم بهش گفت آفرین همیشه مواظب پدرو مادر پیرت باش گم نشوند

سهیل چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 11:45 http://sobhebahary.blogfa.com/

سلام و وقت بخیر
یعنی شما تا آمریکا رفته اید و انقلاب را صادر نکرده اید . ای داد . . . ای هوار . . . ای بیداد . . . من خیلی خیلی دلواپسم . . . خیلی دلواپسم
باز بر میگردم . این بچه داره بهانه گیری میکنه نمیذاره بنویسم

سلام
اصلا ما خود انقلاب بودیم که صادر شدیم
باور می کنی خیلی خیلی به ندرت آدم محجب اونجا دیدیم؟ یک زنجیره ای مرغ سوخاری هست به نام پاپایز که مرغشان حلال هست(در کانادا) آمریکا یک شعبه بود عیال محض اطمینان پرسید مرغ شما جلال هست؟ طرف گفت حلال یعنی چی؟

مریم چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 08:42

سلام
-طاهره خانم کک افتاده تو تنش و از پریروز می خواد بدونه شما با سفارت ایران چه کار داشتید ؟
(من خودم یک حدسهای خوبی می زنم )
- آخه چرا باید هر چیِ خوبه ، مال خارجکی ها باشه ؟ دلمون خوشه که یک خط باریکی تو شمال کشورمون مثل بهشته .
- امریکا بیخودی نشده ابرقدرت جهان . بالاخره باید هتل هاش یک توفیری با هتلهای جاهای دیگه داشته باشه
-راستی با توجه به سرمای وحشتناک کانادا ، هوس نکردید به امریکا مهاجرت کنید ؟
- هنوزم باورم نمی شه که شما به این راحتی رفته باشید امریکا !
- یک راستی دیگه : این دومین باره که شما راه رو اشتباه می رید .ببم جان چرا قبلش سوال نمی کنید ؟

سلام
حدساتون درست هست
به دلیل اینکه اون زمان که پادشاهان نالایق ما مشغول گسترش حرمسرا بودند اونها مرزهایشان را گسترش دادندوقبل از ما آمریکا را پیدا کرده وصاحب شدند.
بدون داشتن پاسپورت کانادایی خیلی هم راحت نیست رفتن به آمریکا
کریستوف کلمب از کسی آدرس نپرسید ماهم نمی پرسیم.

همطاف یلنیز چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 01:13 http://forushgaheman-shoma.blogsky.com/

سلام سلام
و
ط ن ب دوم
به قول جناب ستاریان اسامی برای منم آشنا بید
خوو از غذای اون رستوران نیمه ایرانی هم تصویری رو می کردین خوو وصف‌العیش نصف‌العیش

گفتم نیمه ایرانی چون 4 تا عکس تخت جمشید و حافظ به دیوار زده بود ولی فارسی یادش رفته بود شاید هم بزرگ شده آنجا بود اما غذایش افتضاح بود.شاید هم ما به دستپخت رستوران های کانادایی(ایرانی ها)عادت کردیم که کیفیت حرف اول را می زند

ستاریان سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 23:20 http://www.mostafasatarean.blogsky.com

عکسها باز نشد انگار توی پرشین گیگ آپلودش کردید. اینجا هم می تونید آپلودش کنید که از امکانات خود بلاگ اسکایه:
http://www.picofile.com
ط ن ب هم گفتند توی امریکا خیلی زیاده پس زودتر بفرستید بیاد

احتمالا ایراد از اینترنت هست وگرنه عکس هایی که تا به حال در همسایه ها گذاشتم همه در پرشین گیگ آپلود شده بود.
ط.ن.ب قابل شما را ندارد

ستاریان سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 23:17 http://www.mostafasatarean.blogsky.com

سلام
خب من برای اینکه درک درستی از سفر شما پیدا کنم با هزار زور و زحمت با دایال آپ که حدود نیم ساعت طول کشید با گوگل ازت اون قسمت از امریکا که مسیر حرکت شما بود رو باز کردم. و اینم عکسی از اون:
http://s6.picofile.com/file/8194093050/usa.jpg
گفته ی شما در باره ی دوره ی استعمار و انضمام جاهای خوش آب و هوا به امریکا برام جالب بود اتفاقا خطوط مرزی توی خط مرزی امریکا و کانادا، اون جاهایی که از دریاچه ها هم رد میشه خیلی جالبه. تقریبا تمام دریاچه های این منطقه مثل اونتاریو از وسط تقسیم شده بین کانادا و امریکا.
یک چیز عجیب و جالب هم به نظرم رسید که بد نیست بگم. اسم هیچ ایالتی از ایالتهای امریکا اصلا برام تازگی نداشت! ورمونت نیو همشایر ماساچوست نیویورک پنسیلوانیا نیوجرسی مریلند ویرجینیا کنتاکی... این یعنی اونا از طریق فیلم و رسانه تونستند تمام ایالتهای خودشون رو به ما معرفی کنند طوری که ملکه ی ذهنمون شده! فقط نمی دونستم کجای امریکاند اینا؟ مثلا من اسم پنسیلوانیا رو فکر کنم از کارتون تنسی تاکسیدو و چاملی یادمه که خیلی سال پیش می دیدم. همون که کمد آقای ووپی داشت
احتمالا شرق امریکا به خاطر نزدیکی به اقیانوس آب و هوای خوبی داره که اینطور سرسبزه والا بخشهای مرکزی اون بیابونیه. حتا شنیدم شهر لاس وگاس توی بی آب ترین نقطه ساخته شده و انتقال آب به این شهر بزرگترین معضل بوده که بهش فائق اومدند.
بگذریم
ترافیک 45 دقیقه ای برای ما توی شهر عادیه. و توی جاده هم من یک دفعه راه سه ساعته به شمال رو توی دو روز تعطیلی پشت سر هم، هفده ساعت طول کشید تا رفتم
خب امکانات خوب هتل، خستگی این سفر طولانی رو خوب از تنتون به در کرد؟ استخر؟!

سلام
فقط شرق نیست غرب هم به اقیانوس متصل می شود. بارها گفته ام خداوند همه نعمات را برای این دو کشور تکمبل کرده است اولا دو کشور در یک قاره هیچ دشمن مرز وجود ندارد بعد سرسیزی و خرمی سطح الارض خاک کشاورزی گاه بیشتر از یک متر است جنگل وجنگل جنگل...دریاچه ودریاچه ودریاچه نه آتشفشان نه کمربند زلزله....
راستش استخر نرفتم(به دلایل خاص) تا زمانی که برگشتیم فقط احساس خستگی شدید داشتم اما یکی دوروز بعد از برگشت وقتی سفر را مرور کردم دیدم واقعا جالب بود و خوش گذشت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.